.

.

امتحانات !

گ  کلی حرف دارم ٬ از دیشب همینطور دارم تو ذهنم مرورشون مینم که بیام و بنویسمشون تا یادم نره. میخواستم از اینجا برم ٬ بدون ِ خداحافظی ! دلم خیلی گرفته بود اگه بگم بی دلیل دروغ گفتم ٬ چون برای دل گرفتگیم یه دلیل ِ محکم و قانع کننده ای داشتم ... اما نمیخوام مرورش عذابم بده . 

تو این هفته خیلی اتفاقات افتاد / البته یه سری روز مرگی های تکرار نشدنی ...  

*  گفته بودم استاد تحرکه خیلی شاد و سرخوشه برای خودش سر ِ کلاس / پنج شنبه هفته پیش آخرین جلسه ی کلاس بود ... از اوایل ِ ترم به خاطر این دلیل که همیشه بهمون زیاد کار میداد من دستم به کار نمیرفت و اکثریت قریب به اتفاق من بدون ِ کار سر ِ کلاسش حضور بهم میرساندم ! 

اما خوب این استاده باهام کاری نداشت . جلسه ی آخری یه جورایی عذاب ِ وجدان گرفتم با خودم گفتم امروز از کلاس نمیرم تا کارم تموم بشه . از اول ِ صبح شروع کردم به کار تا ساعتای ۲ که کارم تموم شد. چند دفعه ای اومد بالای سرم و آفرین آفرین کرد / چند بار هم اسممو پرسید . آخر کار هم کلی تحویلم گرفت . و بهم گفت اگه پروژه آخر ِ ترم رو همینطور کار کنی خیلی عالیه !

جمعه دوستم اومده بود پیشم که بهش فتوشاپ یاد بدم ٬ بهم گفت یه چیزی بگم ؟ 

گفتم بگو ؟  گفت من فک میکنم استاد (غ) این ترم خیلی قبولت داشت ...به نظرت ازدواج کرده ؟ ( با منظور ) و من : نه فک نکنم و سکوت !  

*  دیروز رفتم سایت ِ دانشگاه تاریخ امتحاناتم رو ببینم . کلی نگران ِ درس ِ (ای) بودم چون ۲۴ رم امتحان داریم و ۲۵ م (ای) داریم و خیلی سختم بود ٬ تا حالا این درسو نخوندمش . 

توی سایت دیدم امتحان ِ فارسی عمومی هم  ۲۵ مه ! دقیقا اینجوری شدم :   / دو تا امتحان توی یه روز ! وای ی ی ی ی ی ی / انگاری یه سطل ِ آب ِ یخ ریختن رو سرم ! 

به گوپـ ـی زنگ زدم و کلی گله زاری کردم ٬ گفتم میخوام (ای) رو حذف کنم نظرت چیه ؟ گفت نه ! برنامه هامون رو به هم نریز ٬ خانم  ِ من .... دیگه بقیه حرف هاشو نفهمیدم . محو ِ این کلمه شدم  خانم  ِ من !      دلقنجه ای بود وصف ناشودنی ...  

*  یادم بمونه داداش ِ گلم بهترین داداش ِ دنیاست ٬ اینجا مینویسم که فراموشم نشه چقد گل و مهربونی . به خدا خودمم دلم نمیاد صبحای زود از رختخوابت بکشونمت بیرن بیای منو ببری ٬ اما داداشیم چاره ای نیست / گاهی وقتا دلم نمیاد بیدارت کنم یواشکی خودم میرم اما بعضی وقت ها هم دیگه چاره ای نیست . قول ِ قول که ترم بعد دیگه اینجوری اذیتت نکنم  

*  احتمالا برای چندی حضور ِ منم توی وبلاگستان کمرنگه / امتحانات ...