.

.

چشم جذب !

رفتم دکتر برای لیز.یک چشمم ٬اما مثل ِ۶ ماه پیش نظرمو تغیر داد ! راستش اول موقعی که منتظر بودیم تا نوبتمون بشه خودمم یه کم ترسیده بودما ! اما با خودم میگفتم مرگ یه بار شیونم یه بار ... تو فکر ِخانوم خونه۱بودم ... احساس میکردم دکتره بد اخلاق باشه ... اما از قانون ِجذب استفاده کردم و هی به طرفش انرژی مثبت فرستادم ! وقتی رفتم تو باورم نمیشد! یه دکتر ِگوگوری ِخوش برخورد بود. چشممو معاینه کرد و گفت دوست داشته باشی عملت میکنم اما اگه دوباره شماره ی چشمت تغیر کنه چی ؟ ممکنه الان که بری یک سال دیگه بیای هم شماره چشمت تغیر نکرده باشه ممکن هم هست تغیر کنه . اونی که شماره چشمش ۷ . ۸ هست براش مهم نیست میاد عمل میکنه و بعدا هم اگه ۲ نمره بمونه یا باز زیاد بشه کلی هم خدا رو شاکره اما واسه کسی مثل ِ تو نیم هم نیمه ها ٬تو هنوز یک و نیمی ! 

پرسید چی کار میکنی دختر ؟ گفتم دانشجو ام . گفت پس هنوز خیلی زوده درس میخونی ممکنه بازم تغیر کنیا ! 

منصرف شدم ...  مشکل اینجاست که اصلا با عینک و عینک زدن میونه ی خوبی ندارم . یا نمیزنم یا هر از گاهی لنز٬خداروشکر هنوز به اون حدی نرسیدم که عینک لازم بشم ٬دیگه هم نمیشم اما ... تصمیم گرفتم بعد از درسم برم سراغ ِ عمل .خوبه نه ؟  

دیشب اس ام اس دادم به گوپی : ۲۵ سالمه تو ۲۸ . یه شرکتِ بزرگه ... من خانوم مهندسشم ! تو یه شغل ِخیلی خوب داری ٬رییس ِ اونجایی ! خونمون شیکه و نقلی ... اما پر از عشق ! تعطیلیا باهم میریم سفر.قول دادی همه جای ایرانو که رفتیم بعد میریم جهان گردی .دارم بهت میگم :گوپی یک سال دیگه نی نی بیاریم ؟ ... مخالفی و... 

جواب داد همه ی اینا رو گفتی منم میخوام . اما بدون ان شاالله دیگه نگو .

دیگه اینکه حتما قانون ِجذ.بِ خانوم خونه رو بخونیدش.عالیه .هنوزم تحریم ِاینترنتم کمتر از صد تا دیگه مونده .من معتادم ....